سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در پى جنازه‏اى مى‏رفت ، شنید مردى مى‏خندد فرمود : ] گویا مرگ را در دنیا بر جز ما نوشته‏اند ، و گویا حق را در آن بر عهده جز ما هشته‏اند ، و گویى آنچه از مردگان مى‏بینیم مسافرانند که به زودى نزد ما باز مى‏آیند ، و آنان را در گورهاشان جاى مى‏دهیم و میراثشان را مى‏خوریم ، پندارى ما از پس آنان جاودان به سر مى‏بریم . سپس پند هر پند و پند دهنده را فراموش مى‏کنیم و نشانه قهر بلا و آفت مى‏شویم . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :13
بازدید دیروز :27
کل بازدید :86094
تعداد کل یاداشته ها : 221
103/2/19
9:44 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
وروجک چشم سیاه[169]

خبر مایه


آوز عاشقانه ما در گلو شکست
حق با سکوت بود،صدا در گلو شکست
دیگر دلم هوای سرودن نمی کند
تنها بهانه دل ما در گلو شکست
سربسته ماند بغض گره خورده در دلم
آن گریه های عقده گشا در گلو شکست
آن روزهای خوب که دیدیم،خواب بود
خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست
فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند
نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست
تا آمدم که با تو خداحافظی کنم
بغضم امان نداد و خدا...در گلو شکست


  
  

رفتی.............

باورم نمی شه................

نمی دونم واسه همیشه یا اینکه.............

یا اینکه دوباره دلت واسم تنگ میشه..................

هر جا با هر کسی در هر حالی................................

تنت سالم خنده رو لبات دلت خوش..................................


88/8/26::: 9:9 ع
نظر()
  
  

خدا از محبت امروزت شکر.............


88/8/24::: 11:27 ع
نظر()
  
  

یه روزی روزگاری،آرزوم بود همون روز تولدم،روز مرگم باشه.....Ïáã ÔßÓÊ

اما امروز............æÇÇÇÇÇíÊÑÓíÏã

تو یک قدمی مرگ بودم.........?íÌ ÔÏã

باور نمیکنم......ãÔßæßã

یعنی کسی نفرینم کرده بود.............ÈÇíÏ ÝßÑ ßÑÏ

وای خدا............

تجربه ی خیلی سخت و بدی بود................Ïáã ÔßÓÊ

هر چی ظهر خندیدیمÎíáí ÎäÏå?ÏÇÑ

اشک شدن و از چشمم لغزیدن?Ñíå?ÂæÑ


  
  

خوابیده بر چشمت،چو پرچینی،خداحافظ
یعنی:مرا دیگر نمی بینی،خداحافظ
اینجا اگر چه آسمان؛یکرنگ و آبی بود
سهمم شد اما فصل غمگینی،خداحافظ
چشمان ابری را به سوی جاده می دوزی
یعنی نمی بینم تو را ؟یعنی خداحافظ؟

سهم من و تو،عاقبت از آشنایی شد؛
این واژه سر سخت و بی معنا؛خداحافظ.....

 

 


88/8/12::: 9:56 ع
نظر()
  
  


امروز تو محوطه ی پشتی دانشکده با آجی تنها نشسته بودم.یه آهنگ قدیمی گذاشته بود.

دلم تنگ بودم.اشکام طاقت نیوردنو گریه م گرفت...

یهویی نم نم بارون شروع شد.

آجی گفت:آسمون تاب دیدن اشکاتو نداشت و نداره........


  
  
وروجک کوچولوی....

88/8/8::: 7:26 ع
نظر()
  
  


نام تو
دفتر من در وسط
باد ورق میزند
برگی از آن می کند
نام تو در باغ ها
ورد زبان می شود


88/8/8::: 7:14 ع
نظر()
  
  


نام کوچک
درخت را به نام برگ
بهار را به نام گل
ستاره را به نام نور
کوه را به نام سنگ
دل شکفته را به نام عشق
عشق را به نام درد
مرا به نام کوچکم صدا بزن!!!


  
  
<      1   2   3   4   5      >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سلام.روز میلادت مبارک . همیشه سبز باشی.
+ سلام خانومی.روز میلادت مبارک همیشه سبز باشی.
+ سلام خوبی؟تولدت مبارک همیشه سبز باشی.
+ سلام.روز میلادت مبارک.سبز باشی.
+ سلام.روز میلادت مبارک.سبز باشی.
+ سلام روز میلادت مبارک.
+ سلام.امیدوارم خوش باشی.روز میلادت مبارک.
+ سلام.روز میلادت مبارک.همیشه سبز باشی.
+ میان بنده گانت هر چه دیدم هوس ها جانشین عاشقی بود به دستان دروغین محبت گلی را دیدم شبیه رازقی بود
+ روز میلادت مبارک.