اگه عاشق بشی می بینی می تونی که نور ماهو تو تاریکی شبهام
به چشم پنجره بسپاری یا اینکه بپوشی اونو پشت سایه ی ابرا
اگه حاشا کنی عشقو به امیدی
که روزی عشقو تو چشماتو می خونه
همیشه خوش خیال لحظه ای باشی که
میگه تک تک حرفاتو می دونه....
میبینی اشکامو دستاتو هر روز برای چشمه توعادت شده دیگه
دیگه فرصتی نداره چشمت این بارهمه حرفاشو با رویای اون میگه
باید همه شب رویارو برداری بذاری روی ساعتهای تکراری
می تونی مثه مجنون با خود لیلا بگی ساده چه احساسی بهش داری
اگه حرفی نزد فهمیدی حرفاشو تو داری با چشات چشماشو می خونی
میتونی که تو هم عاشق کنی اونو بگو تو احساستو آره تو می تونی