من در این گوشه ویران به تنهایی خود می نگرم..
مرا یاد کن که دیریست از خاطره ها رفته ام .
مرا به سوی خود بخوان.
بگذار سخن بگویم که روزگاریست
مهر خاموشی بر لب زده ام و در هیاهوی
بی کسی و غربت گم گشته ام.
دستانت را به دستانم بسپار که دلم هوای تو دارد.
مرا به حال خویش رها مکن.اخر شکسته بال پروازم.
محتاجم.محتاج همراهی تو.
در تو بهاری برای بوییدن
پاییزی برای بوسیدن نیست
بی نماز باغ بی فصل است........