اگر خیال داری دوستم بداری هم اینک دوستم بدار.اکنون که زنده ام.
صبر نکن تا بمیرم. بدان که انوقت هرگز صدایت به گوشم نخواهد رسید و مجبور می شوی حرفهای ناگفته قلب ساده ات را در فراسوی یک مشت خاک و خاکستر سرد پنهان کنی.
پس اگر ذره ای عشق من در دلت ماوا دارد. اگردوستم داری بگذار تا زنده ام
بدانم.......و اما من ........دوست دارم دوست تو باشم. کسی به رنگ دغدغه هایت کسی که صدایت را می شنود و دلهر ه هایت را می شناسد و خوب میداند تنهایی تو چه طعمی دارد.دوست دارم صدایت کنم با کلماتی که روزمره نیستند و بی مقدمه حس مرا عریان می کنند.می خواهم از دوستی با تو حرف بزنم.دوستی یعنی همین ها که نوشتم. دوست خوبم دوستت دارم....
¤ نویسنده: الهام