باز شب اومدو بازم فکر و خیالت
باز منو یاد توء عکسه تو قابت
باز هوای خونه بوی غم گرفته
بیشتر از همیشه باز،دلم گرفته
اونور پنجره ی خیسه اتاقم
دوتا چشم تو نشسته پشته شیشه
هی میگه:گریه نکن اون دیگه رفته
اما این قصه رو باورم نمی شه
این حقیقته که رفتی تا همیشه
اما یادِ تو از من جدا نمی شه
روز و شب کار من اینه عکسه تو قابتو دیدن
دنبال بوی نفسهات تو خیابونا دویدن
یه روزی می بینمت هر جای دنیا که باشی
دنبال جای پاهات می یامو پیدات می کنم
دوباره می گیرم اون دستای مهربونتو
می یامو هرچی که دارم فدای چشمات می کنم
می گی تقصیر منه ، گناهمو نمی دونم
از این که عاشق تو ام ، بدجوری من پشیمونم
هر چی که بود بهونه بود ، از رفتنت نشونه بود
من ولی هر چی که می گم ، حرف های عاشقونه بود
ان قدر غمم زیاده ، که دارم دق می کنم
می گذرم از تو و چشمات ، اینو ثابت می کنم
آخه چه قدر غرورمو ، شکستیو ، دم نزدم
صبرم دیگه تموم شده ، با این که عاشق تو ام
می گی تقصیر منه ، گناهمو نمی دونم
از این که عاشق تو ام ، بدجوری من پشیمونم (پشیمونم،پشیمونم)
هر چی که بود بهونه بود ، از رفتنت نشونه بود
من ولی هر چی که می گم ، حرف های عاشقونه بود
ان قدر غمم زیاده ، که دارم دق می کنم
می گذرم از تو و چشمات ، اینو ثابت می کنم
آخه چه قدر غرورمو ، شکستیو ، دم نزدم
صبرم دیگه تموم شده ، با این که عاشق تو ام
می گی دیگه تمومه ، انگار دارم می میرم
هر کی رو که می بینم ، سراغتو می گیرم
بی خودی خواهش می کنم ، به موندنت کنار من
می دونم داری می ری ، دیگه تمومه کار من
به خدا دوست دارم ، به خدا عاشقتم
هیچ کی مثل من تو رو دوست نداره ، گل من
دلم بی دوا شده ، به تو مبتلا شده
آخه کی تو رو این جوری که هستی می خواد ، غیر من
ای گل من ، ای گل من
ای گل من ، ای گل من
سر دو راهی موندم ، بگو برم یا باشم
چی کار باید می کردم ، تا تو دل تو جا شم
من که با هر چی که می شد ، خواستم عاشقت کنم
خواستم بگم دوست دارم ، باورت اما نمی شد
به خدا دوست دارم ، به خدا عاشقتم
هیچ کی مثل من تو رو دوست نداره ، گل من
دلم بی دوا شده ، به تو مبتلا شده
آخه کی تو رو این جوری که هستی می خواد ، غیر من
ای گل من ، ای گل من
ای گل من ، ای گل من
چند روزه که دلم می گه ، عاشق تو شدم دیگه
فقط می ترسم که بگی ، خسته شدم از تو دیگه
حس می کنم که این روزا ، بدجوری عاشقت شدم
نه عادته ، نه یک هوس ، برام شدی مثل نفس
من تو بهشتم و تو فرشتمی ، تو مال منی و تو گل منی
اگه دنیا رو هم بدن به جای تو ، فقط تویی که تو سرنوشتمی
دنیا رو گشتم تا رسیدم به تو ، فرق می کنه واسه من چشمای تو
آره ، دوست دارم من تا پای جون ، هر چی بخوای می دم ، تو پیشم بمون
چند روزه که دلم می گه ، عاشق تو شدم دیگه
فقط می ترسم که بگی ، خسته شدم از تو دیگه
حس می کنم که این روزا ، بدجوری عاشقت شدم
نه عادته ، نه یک هوس ، برام شدی مثل نفس
من تو بهشتم و تو فرشتمی ، تو مال منی و تو گل منی
اگه دنیا رو هم بدن به جای تو ، فقط تویی که تو سرنوشتمی
دنیا رو گشتم تا رسیدم به تو ، فرق می کنه واسه من چشمای تو
آره ، دوست دارم من تا پای جون ، هر چی بخوای می دم ، تو پیشم بمون
خودمو به خنده می زنم ، خودمو به گریه می زنم
می خوام فراموشت کنم اما نمی شه
می خوام که از تو رد بشم ، می خوام که با تو بد بشم
اما دلم راضی نشد ، بی تو نمی شه
عکست همیشه رو به روم ، زل می زنم به رو به روم
حس می کنم کنارمی اما چه فایده
دلم به دریا می زنم ، بیام بگم دوست دارم
تا می رسم به رو به روت ، بازم نمی شه
خودمو به خنده می زنم ، خودمو به گریه می زنم
می خوام فراموشت کنم اما نمی شه
از دل تو رونده شدم ، مهمون ناخونده شدم
با این که نیستی ، حس خواستنت باهامه
حس می کنم کنارتم ، زنده به انتظارتم
خودت که نیستی ولی خاطرت باهامه
خودمو به خنده می زنم ، خودمو به گریه می زنم
می خوام فراموشت کنم اما نمی شه
می خوام که از تو رد بشم ، می خوام که با تو بد بشم
اما دلم راضی نشد ، بی تو نمی شه
عکست همیشه رو به روم ، زل می زنم به رو به روم
حس می کنم کنارمی اما چه فایده
دلم به دریا می زنم ، بیام بگم دوست دارم
تا می رسم به رو به روت ، بازم نمی شه
خودمو به خنده می زنم ، خودمو به گریه می زنم
می خوام فراموشت کنم اما نمی شه
از دل تو رونده شدم ، مهمون ناخونده شدم
با این که نیستی ، حس خواستنت باهامه
حس می کنم کنارتم ، زنده به انتظارتم
خودت که نیستی ولی خاطرت باهامه
خودمو به خنده می زنم ، خودمو به گریه می زنم
می خوام فراموشت کنم اما نمی شه
بی تو چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دارم کم میارم...................
دارم می بُرم...............................
از همه کس.....................................
از همه چیز.................................................
از زندگی.............................................................
یه فرشته ی مهربونه دوست داشتنیه خوشگل مامان.از ترم اول با هم آشنا شدیم و تا حالا به کوری چشه حسودامون که خدا کمشون کنه،که کمم نیستن!با همیم.دوتامون متولد آبانیم،دوتامون یکی یه دونه ایم،دوتامون ......إ...زرنگی؟؟؟میخوای هم چیزو همین جا رو کنم؟؟هان؟؟؟با هم دعوا میکنیم در حد گیس کشیدن...همدیگرو دوست داریم در حد مُردن...در کل واسه هم زنده ایم و واسه هم میمیریم.......
حسه بدیه وقتی یه حرفی بزنی بعد هنوز یه روز نگذشته مجبور شی پسش بگیری......حرفمو در مورد همون خودش میگم......اونم عوض شده......شده همرنگ جماعت......اینو من میگم...خودش که میگه:من همونم که همونم......شاید من اشتباه میکنم...نمی دونم...خوب یه سال بزرگتر شده...اون موقع کوچیکتر بود به مقتضای سنش...اما دلیل نمی شه...عوض شده،نمیشه و نمی تونم خودمو گول بزنم یا به خودم دروغ بگم...آخه عوض شده......ان باور نمی کنم همون خودش باشه...به آجی که گفتم،پشت تلفن هنگ کرده بود.حیف شد...تازه آشنا در اومدیم...حیف بود...........
اولین قلم
حرف درد را
در دلم نوشته است.
دست سرنوشت
خون درد را
با گِلم سرشته است.
پس چگونه سرنوشتِ ناگزیرِ خویش را رها کنم؟
درد حرف نیست!
درد نام دیگر من است!!
من چگونه خویش را صدا کنم؟؟
من
سالهای سال مُردم
تو می توانی
یک ذره
یک مثقال
مثل من بمیری؟